“اراک” پیش و بیش از آنکه شهری صنعتی باشد, شهری با مزیت های تاریخی و جغرافیایی است. این ادعا با مطالعه ای در تاریخ این خطه, قابل استناد است. نگاه مدیریت در استان مرکزی نسبت به مرکز استان و به تبع نگاه مدیریت شهری در سالیان متمادی متأسفانه مبتنی بر مزیت های تاریخی و جغرافیایی […]
از منظر دیگر, همین نگاه راحت طلبانه و تک بعدی نیز نتوانست امتیازهای چشمگیری برای اراک به ارمغان آورد. اراک به واسطه استقرار واحدهای مختلف بزرگ و کوچک صنعتی, اگر چه قطب بسیار مهمی در حوزه صنعت کشور محسوب شده و خدمات شایانی به اقتصاد ملی نموده است اما هیچگاه از مواهبی که از این حیث بایستی نصیبش می گردیده, بهره وافی و کافی نبرده است. این موضوع نشان می دهد که همین نگاه تک بعدی نیز هدف گذاری خاصی را دنبال نمی کرده است. گسترش ناموزون سخت افزاری بدون توجه به مبانی نرم افزاری و فرهنگی, منجر به تضعیف قابل توجه مقوله مهم اجتماعی به نام” حس مکان” در شهروندان اراکی گردیده و در این فرآیند همه ی ما کم یا زیاد مقصریم. اما چه باید کرد؟ برای پاسخ به این پرسش نیاز به صرف زمان, استفاده از پتانسیل کارشناسان و صاحب نظران امر توسعه و البته عزم و اراده جدی برای تحرک برنامه محور می باشد.
در هر فرآیند اجتماعی برای قرار گرفتن در ریل توسعه و خداحافظی با سکون و انفعال بایستی دوران گذار تعریف کرد. اراک برای رسیدن به توسعه واقعی شهری نیازمند یک دوران گذار است. و این دوران گذار بایستی مبتنی بر مزیت های تاریخی و جغرافیایی آن باشد. از آنجا که اراک شهری تک هسته ای با تمرکز اکثر نمادهای تاریخی و فرهنگی در مرکز می باشد, لذا این دوران گذار با به سامان رسیدن مرکز شهر و با اعمال سیاست های انسان محور قابل تعریف می باشد. به بیان دیگر معتقدم سامان یافتن مرکز شهر اراک نقطه آغازین توسعه واقعی و همه جانبه ی این شهر است.
تجربه گذشته به ما می گوید, اراکی که امروز با آن مواجهیم محصول نگاه تک بعدی و عدم نگاه استراتژیک مبتنی بر مزیت های این شهر بوده است. لذا بایستی گذشته را چراغ راه آینده قرار داد و طرحی نو درانداخت. این “طرح نو” نیازمند همدلی و خروج از انفعال همه ی مسئولان, شهروندان و اراک دوستان است. مدرنیزاسیون در شهرهای با هویت تاریخی و فرهنگی که افزون بر این از مزیت جغرافیایی نیز برخوردار می باشند, اگر بدون توجه به این داشته ها انجام شود به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. همه ی ما در قبال نسل امروز و فردای اراک مسئول هستیم. لذا بایستی گسست موجود میان فضای کالبدی شهر با عناصر هویتی و مزیت های جغرافیایی آن رفع شده و همبستگی ارگانیک میان اجزای شهر برقرار گردد. همان طور که در بالا توضیح دادم, نگاه تک بعدی به اراک باعث شد تا کلیه ی نگاه ها به این شهر معطوف به صنعت گردد. نتیجه ی این نگاه, ایجاد یک جریان یک طرفه از خدمات مالی و تولیدی به سوی خارج از اراک بوده است. همین عدم تعادل در جریان خروج و ورود خدمات, باعث شده تا طی سال ها استقرار صنایع بزرگ و کوچک, ارتباط ارگانیک و هم افزا میان صنعت و شهر برقرار نگردد. این نقصان باعث شد تا صنایع از مسئولیت های اجتماعی خود در قبال شهر یا شانه خالی کنند یا توجیه نباشند. فی الواقع عدم پیوند ارگانیک میان صنعت و شهر باعث شد تا شهری که به واسطه مزیت هایش می تواند به عنوان مکانی مناسب و مفرح برای سلامت روانی و جسمی شهروندان مطرح باشد( با این قید که بخش قابل توجهی از شهروندان اراکی را کارگران و خانواده های آنان تشکیل می دهند), در حال حاضر حال و روز خوبی ندارد.
به عقیده راقم این سطور تغییر گفتمان صنعت محور به فرهنگ محور در شهر اراک ضروری است. در صورت تحقق این تغییر گفتمان,منافع فراوانی در میان مدت نصیب شهروندان و صنعت شهر خواهد شد. عبور از غلبه ی نگاه صنعتی و نیل به غلبه ی نگاه فرهنگی در ساختار شهری اراک, نه تنها به انزوای صنعت نخواهد انجامید بلکه اراک را به سوی نقطه ای از توسعه رهنمون می سازد که همگان صنعت را عامل مهم در فعال شدن پتانسیل های مغفول مانده فرهنگی و جغرافیایی این شهر قلمداد خواهند کرد. این تغییر هژمونی همان حلقه ی مفقوده برای ایجاد پیوند ارگانیک صنعت با شهر می باشد.
همان طور که پیش تر توضیح دادم, سال هاست که ارتباط ارگانیک, میان صنعت و شهر برقرار نمی باشد. مرمت و حفظ بناهای تاریخی شهر و در رأس آنها مجموعه بازار تاریخی می تواند نقطه عطفی در برقراری این ارتباط باشد. در حال حاضر صنایعی که در محدوده و حومه ی شهر اراک واقع هستند, طی سلسله مذاکرات و ساختار سازی مناسب, می توان از ظرفیت آنان برای این موضوع حساس بهره برد. پتروشیمی, پالایشگاه, آلومینیوم سازی, کمباین سازی, آلومرول, نیروگاه حرارتی, نورد آلومینیوم, انجمن پیشگامان صنایع استان مرکزی, شرکت املاح معدنی, خطوط لوله نفت و… از جمله صنایعی هستند که می توانند از منظر عمل به مسئولیت های اجتماعی, برای حفظ و مرمت آثار تاریخی شهر وارد عرصه شوند. در پس این حرکت برای این صنایع بایستی امکان ایجاد دفتر یا نمایشگاه دائمی محصولات یا خدمات در سراهای بازار یا آثار تاریخی دیگر فراهم گردد.
مورد دیگری که می تواند کمک شایانی به موضوع مرمت وحفظ آثار تاریخی شهر نماید, فعال شدن نهادهای مدنی در این خصوص است. سالهاست که در حوزه فعالیت نهادهای مدنی شاهد حضور مجامع و انجمن هایی که توسط خیرین در حوزه های سلامت, محیط زیست, مدرسه سازی و … فعالیت دارند, می باشیم. اکنون که در شرایط بحرانی برای حفظ آثار تاریخی و هویتی شهر اراک قرار داریم, چه نیکوست تا با شناسایی افراد علاقمند در حوزه حفظ میراث فرهنگی, “مجمع خیرین میراث فرهنگی” در اراک شکل گیرد تا شاهد مشارکت اجتماعی اراک دوستان به صورت متمرکز و هدفمند باشیم.
امید است با ایجاد یک حرکت جمعی و هم افزا مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی, شاهد سامان دهی اساسی در مرکز شهر باشیم چرا که توسعه ی این شهر اگر بخواهد بر بستر هویت تاریخی آن شکل بگیرد, راهی جز به سامان رساندن مرکز شهر ندارد.”فرزانه رحمتی” عضو شورای اسلامی شهر اراک و رئیس کمیسیون سلامت, محیط زیست و خدمات شهری