گفت وگو با فرشته نجات در جدال با شعله‌های آتش
گفت وگو با فرشته نجات در جدال با شعله‌های آتش
به خطر انداختن جان خود برای زندگی یک نفر دیگر مسئله‌ای است که فقط یک عاشق از پس درک آن برمی‌آید و آتش‌نشان عاشق است که در جدال با حوادث جان خود را فدا می‌کند.

یک، دو، پنج(125) شماره‌ای نام آشنا که هر شهروندی بدون شک با آن تماس داشته است. پشت خط تلفن، بلافاصله با اولین بوق تلفن جوابتان داده خواهد شد. زمانی که با اشک و ناله از او می‌خواهید که به کمکتان بیایید و بعد از خدا همه امیدتان برای نجات جان و مالتان به اوست.

او نیز بی درنگ و بدون ذره‌ای تعلل آژیرکشان به محل حادثه رهسپار می‌شود و عزیزترین داراییش که از هر چیزی برایش ارزشمندتر است یعنی جانش را کف دست می‌گذارد و بدون درنگ به کمک حادثه دیده می‌شتابد.

قطعا اگر عشق و علاقه در کار نباشد نمی‌توان سختی این کار را پذیرفت و کمتر کسی حاضر می‌شود هر روز زندگیش را بگذار برای جدال با خطرات و از جان خودش بگذرد تا جان همشهری و هموطن خودش را نجات دهد.

به بهانه فرارسیدن هفتم مهرماه روز آتش نشان گفت وگویی داشتیم با یکی از آتش نشانان سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری شهرکرد که علاوه‌بر کار آتش نشانی در حوزه ورزش و قرآن هم دست بر آتش دارد.

خودتان را معرفی کنید؟

به نام خدا. شهریار جعفریان متولد سال 1355 هستم. از سال 86 به عنوان راننده کامیون وارد شهرداری شدم اما با توجه به اینکه از سال 71 امدادگر جمعیت هلال احمر بودم و در عملیات جاده‌ای و امدادی و … شرکت داشتم زمانی که سازمان آتش نشانی درخواست نیرو داشت در آزمون شرکت و به عنوان یک آتش نشان در این سازمان مشغول به خدمت شدم.

از زمانی که وارد سازمان آتش نشانی شدم حدود یک سال فرمانده علمیات، مدتی فرمانده شیفت و دو سال به عنوان مسئول روابط عمومی خدمت کردم و در حال حاضر به عنوان یک آتش نشان مشغول هستم.

آیا در حوزه ورزشی نیز فعالیت دارید؟

از سال 69 در گود زورخانه بودم و حدود 15 سال ورزشکار باستانی هستم و بعد از آن کار مرشدی را شروع کردم. که با حمایت مسئولان تربیت بدنی، فدراسیون و هیئت باستانی توانستم رتبه سوم مرشدی را کسب کنم. و به عنوان قاری قرآن نیز فعال هستم.

همچنین امسال در راستای پیشرفت در کارم در مسابقات fcc در رده سنی بالای 35 سال شرکت کردم که توانستم رکود ثبت کنم. این مسابقات در دوره شهرستانی، استانی و انتخابی تیم ملی برگزار شد که در دو مرحله حائز رکورد شدم اما در دوره انتخابی تیم ملی سایر آتش نشانان شایسته‌تر بودند.

شاید ضعف‌هایی در برخی آتش نشانان وجود داشته باشد اما شرکت در چنین مسابقه‌هایی باعث می‌شود تا انگیزه آتش نشان برای شرکت در مسابقات و آمادگی بیشتر آتش نشانان افزایش پیدا کند. البته براساس اعلام برگزار کنندگان مسابقه تیم شهرکرد از نظر فنی و زیبایی کار بدون خطا بودند که این امر برای ما افتخاری است که امیدواریم بتوانیم در سطح کشور حائز مقام شویم.

از سختی‌های کار آتش نشانی بگویید؟

قطعا هر کاری سختی خودش را دارد اما برای اهلش و اگر عاشق کارش باشد سختی معنا ندارد. و بنده تمام سختی‌های کار را با دل و جان پذیرفتم.

هر روز که از خانه جدا می‌شویم احساس می‌کنیم آن روز آخرین روز زندگی یک آتش نشان است و برگشتمان یک معجزه است.

خطرناک‌ترین ماموریت؟

همه ماموریت‌ها در شغل آتش نشانی خطرناک است اما خطرناک‌ترین آن این بود که در یک کارخانه براثر بی احتیاطی راننده کامیون حمل کپسول گاز آتش سوزی شد و خطر انفجار وجود داشت که سریعا به محل اعزام و علاوه‌بر اطفا حریق از افنجار کارخانه جلوگیری شد.

همه شغل آتش نشانی خاطرات تلخی به دنبال دارد اما از شیرین‌ترین خاطره برایمان بگویید؟

نجات جان انسان‌ها برای یک آتش نشان بسیار شیرین است. که در یکی از تصادفات وقتی 5 نفر سرنشین در دم جان باختن توانستیم عملیات احیا برای یکی دیگر از سر نشینان انجام دهیم و زنده بماند.

همچنین دودگرفتگی دو دختر بچه که دچار مسمومیت و خفگی شده بودند که توانستیم آن‌ها را نجات دهیم و در آن لحظه واقعا گریه کردم که همه فکر کردند با آن دختر بچه نسبتی دارم. اما ما با همه مردم نسبت داریم و خادم آن‌ها هستیم.

سخن پایانی:

حرف‌های یک آتش نشان پایانی ندارد. اما دوست دارم مردم بدانند که یک آتش نشان جز جانش چیزی ندارد و آن را برای نجات جان هموطن و همشهری‌اش می‌دهد و برای زنده ماندن او در حوادث تا پای جان خودش می‌ایستد.

در پایان هم تشکر می‌کنم در ابتدا از رئیس سازمان که همیشه حامی آتش نشانان است و برای شرکت در مسابقات همراهی لازم را با آن‌ها دارد.

دوم نیز تشکر می‌کنم از همسرم که همیشه همراه بنده بوده و سختی‌های کار من را پذیرفته است.

  • نویسنده : آرمانشهر چهارمحال و بختیاری/سما عسگری
  • منبع خبر : آرامانشهر چهارمحال و بختیاری