مجتبی سلگی / در آغاز، نخست سری به مراجع مختلف دانشگاهی و اسناد فرادست مدیریتی در شهرداری شهرهای گوناکون کشور زده تا زمینه را برای آشنایی و تقویت لایه های فکری خوانندگان گرامی و درک عمیق آنها از این عنوان باز کنیم.
جداره شهری به عنوان یک مفهوم باید به گونه ای باشد که توقعات عامی چون محافظ بودن، رابط بودن، معرف بودن، جزئی از کل بودن را برآورده سازد و چنانچه در مقیاس و نوع خاص و موردی خود بعنوان مثال “فرهنگی” باشد نیاز به توقعاتی چون کارایی را قاعدتا در بر می گیرد.
کیفیت مربوط به جداره ها نیز شامل:
وحدت، مقیاس، هماهنگی، تداوم، تناسبات، ریتم، تعادل، تقارن، همردیفی و… می باشند.
نما با شرایط فیزیکی محیط و شرایط آب و هوایی محیط و همینطور شرایط فرهنگی_اجتماعی محیط ارتباط دارد. بعنوان مثال در رابطه با شرایط آب و هوایی محیط می توان گفت که یکی از وظایف نما ایجاد حفاظی مناسب در مقابل شرایط نامناسب آب و هوایی است؛ اما اینکه شهرهای تاریخی ایران و بخصوص شیراز در این خصوص چه ضوابطی را در نظر گرفته اند سر در موارد ذکر شده بعنوان چارچوب و مقررات در طرح های فرادست(تفصیلی)دارد که در ادامه با گریزی به آنها، به یک سری وجوه اشتراکات دست پیدا خواهیم کرد.
در رابطه با شرایط فیزیکی محیط که به آن اصطلاحا “ویژگی بصری” محیط می گویند باید توجه داشت که اهمیت شکل محیط در برداشت شکل یا نما بدان حد است که همواره زمینه ای برای شکل نما مطرح بوده و نما در رابطه تنگاتنگی با آن دیده می شود.
بعبارتی روان و ساده تر یعنی منظر ذهنی و دیداری افراد حاضر و ناظر در فضا با پیرامون (جداره گذرها و میادین) ارتباط مستقیمی یافته و از آنها هویت می گیرد و برای آنها نقش بالایی از هویت بخشی را ایفا می کند.
بافت های تاریخی از حیث حساسیت و شکنندگی بسیار بالا در دخالت عوامل انسانی و یا حتی طبیعی نوع خاصی از معماری را طلب می کنند که می بایست این نوع از توده گذاری با توجه به جداره زمینه همراه باشد در غیر اینصورت تضاد ها به تقابل و سپس زدودن هرگونه این همانی سبب می گردند.
ساختمان جدید می بایستی ویژگی های محیط و زمین خود را تقویت کرده و بهبود بخشد و یا حداقل الگوهای وحدت بخش مهم را حفظ کند. تناسبات پنجره ها، محل قرارگیری درب ورودی، عناصر تزئینی، سبک، مصالح و خط افق ساختمان نمونه ویژگی هایی هستند که بوجود آورنده وحدت و یکپارچگی یک خیابان، محله یا منطقه می باشند.
حق مسلم هر گروه اجتماعی است که بر لزوم رعایت ویژگی و مقیاس ساختمان های با ارزش محلی در ساختمان های جدید تاکید ورزیده بطوری که ساختمان های جدید، خود بوجود آورنده وحدت و یکپارچگی باشند.
هدمن از جمله نظریه پردازانی است که در زمینه طراحی شهری و نمای جداره فضاهای شهری نظریات سودمندی ارائه داده است. وی با تاکید بر زمینه گرایی در فضاها، معماران و طراحان شهری را به الهام گرفتن از زمینه موجود بویژه در حوزه های تاریخی سوق می دهد.
از دید وی یک ساختمان برای تناسب با زمینه نیازی به تقلید از شکل و فرم ساختمان های مجاور ندارد. بلکه می بایستی ویژگی های مشترک و اساسی معینی را داشته باشد.
جهت هماهنگ کردن جداره از الگوهای مختلفی استفاده می شود که این الگوها بستگی به مناطق مختلف دارد که در دسته بندی کلی زیر قابل تقسیم است:
۱. استفاده از الگوهای هماهنگ در جائی که سبک های متنوع است
۲. استفاده از الگوهای هماهنگ در مناطق با انسجام نسبی
۳. استفاده از الگوهای هماهنگ در بین ساختمان های ردیفی تاریخی
۴. استفاده از الگوهای هماهنگ در جایی که آثار تاریخی مهم هستند.
مفهوم نسبت و تناسب در ارتباط میان ابعاد یک ترکیب نهفته است. منظور از تناسب در یک بنا وجود نوعی نسبت میان اجزا از یک سو و نسبت آن به تمام بدنه از سوی دیگر مدنظر است؛ در واقع سیستم و سلسله از نسبت ها در ارتباط باهم تاثیر گذارند. از تناسبات مهم می توان به تناسب میان پنجره ها و ورودی ها به سطح کل نما، بیرون زدگی ها و فرورفتگی ها، تناسبات ارتفاع و عرض قطعه، و نسبت عرض به ارتفاع بازشوها اشاره کرد. پیشینه این دریافت که زیبایی با نسبت و تناسبات اندازه ها ارتباط دارد به عهد باستان بر می گردد.
ابعاد جهانی مسئله
چند توصیه مهم کنگره آمستردام در خصوص نوسازی و بازآفرینی کالبدی_فضایی شهرهای تاریخی:
۱_ضرورت حفاظت از میراث معمارانه به عنوان یکی از اهداف اصلی طراحی شهری
۲_حفاظت فراگیر شامل تحلیل بافت مجموعه شهری و روستایی برای بازشناخت شالوده های فضایی_کالبدی، کاربری های پیچیده آنها و ویژگی ها یا مشخصات کالبدی_فضایی مکان های معمولی می شود.
بیانیه ترینیدا در سومین اجلاس کشورهای آمریکایی:
این بیانیه بر باززنده سازی سکونتهای کوچک، تداپم معماری بومی و استفاده از مصالح محلی(بوم آورد)تاکید دارد.
شکل ظاهری_داخلی و خارجی_ساختمان ها که با مقیاس، اندازه، سبک، مصالح ساختمانی، رنگ و تزئینات مشخص شود.
در این میان، ضوابط سیما و منظر شورایعالی شهرسازی و معماری ایران نیز در سال ۸۷ تدوین و منتشر شد که لزوم استفاده از سبک ها و مصالح بوم آورد را خصوصا در پهنه های تاریخی به شرح زیر ضروری می داند:
۱_طرح و اجرای بناهای واقع در مناطق تاریخی شهر باید دارای مقیاس انسانی بوده و دانه بندی و ریخت شناسی مشابه بافت تاریخی شهر داشته باشد.
۲_در پاکسازی مصالح ساختمانی، رنگ و بافت و مصالح نما در بخش های تاریخی شهر همخوانی داشته و ترجیحا از مصالح بوم آورد(محلی)انتخاب شوند.
۳_با توجه به اهمیت معماری نبش، کنج، دروازه ها، طرح و نمای ساختمان های واقع در این نقاط باید یه تایید <<کمیته>> برسد.
۴_در طراحی و اجرای ابنیه، احداث تاسیسات(نظیر چیلر، کولر و…) به صورت نمایان در منظر شهری ممنوع است و تاسیسات باید از معرض دید عمومی حذف شود.
همچنین در منشور میراث معماری اروپا(۱۹۷۵) یادآور می شود که “حفظ یکپارچه آثار به معنای عدم بکارگیری معماری مدرن در محدوده های با ساختمان های تاریخی نیست، مشروط بر آنکه بافت، تناسب ها، صورت ها، اندازه ها و مقیاس های موجود کاملا رعایت شوند و از مواد و مصالح سنتی در انجام مرمت بهره گرفته شود”
بند پنجم از ماده دوم منشور “گردشگری فرهنگی_مدیریت گردشگری در اماکن با هویت میراث(۱۹۹۹)” توصیه می کند استفاده از مواد و مصالح بومی، سبک ها و یا حتی آداب و سنن محلی ارجحیت خواهند داشت.
طرح تفصیلی ویژه بافت فرسوده شهر یزد تاکید می کند طرح نما باید برای ساختمان های جدید الاحداث در محدوده های واجد ارزش با مقیاس۱/۵۰ تهیه و به تایید سازمان میراث فرهنگی برسد.
در بخش ضوابط مربوط به نما(سازه و مصالح ساختمانی) مالک را ملزم به استفاده از نماهای غیر هادی(حرارت) که کمترین تبادل حرارتی را با هوای بیرون داشته باشند، می کند.
همچنین استفاده از آجرنما برای پوشش در نماها را در اولویت قرار می دهد.
این طرح همچنین استفاده از سنگ، سیمان، رولکس_آجر سه سانتیمیتری ساییده شده، سطوح بزرگ شیشه ای و فلزی و سرامیکی در سطوح خارجی و قابل دید نما را در محدوده های واجد ارزش تاریخی “ممنوع” ذکر می کند
و نیز استفاده از سایر مصالح(که نام آنها در این قسمت ذکر نگردیده) را در محدوده های واجد ارزش منوط به کسب مجوز از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می داند.
سند فرادست مزبور اشاره ای به بعد بصری نیز دارد و آن هم اینکه “طراحی کلیه بناها بایستی با توجه به هماهنگی با بناهای همجوار، شرایط موجود محلی و با رعایت ضوابط و مقررات طرح تفصیلی انجام گیرد”
طرح تفصیلی شهر کاشان در بخش ضوابط نما تصریح می کند “باید نمای جدید با نمای ابنیه همجوار هماهنگ باشد و به مقیاس آنها احترام گذارد”
این طرح همچنین هرگونه نماسازی مغایر با سیمای کلی بافت را “ممنوع” اعلام می دارد و پرداختن به جزئیات مناسب با هویت نما با توجه به پهنه تاریخی را جزو الزامات این طرح می داند.
ضوابط طرح تفصیلی اصفهان در خصوص نما و معماری ساخت های جدید در مناطق تاریخی این شهر:
هرگونه اقدام طراحی و ساختمانی در کلیه محوطه ها و بناهای واجد ارزش تاریخی و معماری و عرصه و حرائم مربوط به آن ها که در اسناد طرح بازنگری طرح تفصیلی مشخص شده اند و همچنین بناهایی که در آینده توسط اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شماسایی و ثبت شود و یا به تصویب کمیسیون ماده پنج برسد، لازم است با توجه به اصول، مبانی و ارزش های معماری و شهرسازی این محوطه ها و رعایت دقیق مسائل همجواری با محوطه ها و بناهای با ارزش تاریخی و معماری با اخذ نظر اداره کل میراث فرهنگی صورت گیرد.
به جز کاربری مسکونی سایر کاربری های قابل استقرار در بناها و محوطه های واجد ارزش تاریخی و معماری اعم از ثبت شده یا نشده “مشروط به حفظ کالبد بنای تاریخی و احیاء و مرمت آن “بر اساس نظر اداره کل میراث فرهنگی و اخذ مجوز از شهرداری به شرح زیر مجاز است:
فرهنگی، اداری و دفاتر کار، تجاری، رستوران، سفره خانه، پذیرایی_تفریحی، آموزش عالی، گردشگری، اقامتی، زورخان، موزه، نمایشگاه و فروشگاه صنایع دستی.
نگاهی به ضوابط طرح تفصیلی بافت تاریخی شیراز (منطقه هشت):
طرح تفصیلی بافت تاریخی شیراز در دو نوبت سال ۹۰ و ۹۴ توسط شرکت پرداراز تدوین و بوسیله شورایعالی به تمامی دفاتر تسهیلگری این شهر و همینطور تمامی واحدهای صدور مجوز بنا شهرداری شیراز ابلاغ شد.
اهم مفاد این طرح ها در خصوص ضوابط نما و مصالح به شرح زیر در بیان شده است:
_هرگونه مداخله در پهنه تاریخی_فرهنگی می بایست با هماهنگی شهرداری منطقه تاریخی_فرهنگی و سازمان میراث فرهنگی. صنایع دستی و گردشگری و با نظارت شورای بافت تاریخی صورت بگیرد.
_هرگونه اقدام توسعه ای و احداث بنا در محدوده بافت تاریخی می بایست با توجه به ساختار کهن آن صورت بگیرد.
_نوسازی و بهسازی بافت بویژه در حوزه مسکونی می بایست با توجه به سند پهنه بندی و بر اساس الگوهای کهن به لحاظ فرم، دانه بندی، حرائم و… صورت بگیرد.
_حکم ۷: هرگونه تغییر در نسبت توده و فضا در دانه های ارزشمند تاریخی را ممنوع ذکر می کند.
_حکم ۹: طرح تفصیلی کاربری قطعی ابنیه را در محدوده بافت تاریخی پس از تهیه طرح مرمت که به تصویب سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری می رسد ملزم و ضروری می داند.
_حکم ۱۴: عنوان می کند کارکردها و فعالیت های جدید باید هم ساز با ویژگی شهر و بافت تاریخی باشند. سازگار کردن این آثار با زندگی معاصر، نیازمند “کارگذاری و توسعه دقیق و محتاطانه تجهیزات و تسهیلات خدمات عمومی است.”
_حکم ۱۵: هنگامی که ساخت بناهای جدید ضروری باشد، آرایش فضایی موجود در بافت را باید رعایت کرد، مخصوصا از لحاظ مقیاس، اندازه قطعات زمین و نسبت توده و فضا.
_حکم ۱۷: تغییر کاربری در جایی پذیرفته است که حفاظت از مکان به شکل دیگر ممکن نباشد، و نیز در صورتی که این کار صدمه ای جدی به ارزش فرهنگی یک مکان وارد نکند.
_حکم ۱۹: کلیه الحاقات، تقسیمات و ساختمان هایی که در فضای باز بناهای ارزشمند ایجاد شده است جمع آوری گردد.
_حکم ۲۶: ساخت و سازهای جدید باید دارای هارمونی و هماهنگی با فضای عمومی اطراف ساختمان های ارزشمند باشد.
_حکم ۲۸: وارد کردن معماری مدرن و بهره گیری سنجیده از فنون و مصالح امروزی نباید بر کیفیت ساختاری و زیباشناختی آثار تاریخی گذارد.
_حکم ۳۳: هر مداخله ای باید با رعایت حفظ زیبایی، هویت و کالبد اثر فرهنگی، مهار گردد.
_حکم ۳۹: صدور هرگونه پروانه ساختمانی و انجام عملیات عمرانی در عرصه و حریم بافت ها، بناها و محوطه های تاریخی بر اساس ضوابط حفاظتی اعلام شده از سوی میراث فرهنگی خواهد بود.
_حکم ۴۰: در هیچ یک از سطوح مداخله، تغییر در تناسبات طولی و ارتفاعی بنا مجاز نمی باشد.
_حکم ۴۸: ارائه کاربری های سنگین و سخت که نیاز به فضاهای کارگاهی دارند(مانند پژوهشکده مرمت که نیاز به آزمایشگاه خاک دارد) و نیز دستگاه هایی که ایجاد لرزش می کنند، ممنوع است.
تجزیه و تحلیل و استنتاج نهایی از پلاک مربوطه:
با توجه به نقشه کاربری اراضی و پهنه بندی طرح تفصیلی منطقه ۸(تاریخی_فرهنگی) شیراز و بطور دقیق تر در پهنه (R212) و زیر پهنه (S255)، آنطور که در ضوابط توده گذاری طرح فرادست مربوطه در سال ۹۴ ذکر شده، اولویت هرگونه ساخت و ساز در پهنه R212 با “الگوهای کهن معماری شهر شیراز” است.
نقشه شماره ۱_نمایش پهنه ها
همچنین با توجه به تاریخی بودن زیر پهنه S255 (محله درب شازده) و نظر به راهبرد در نظر گرفته شده برای محور سید ذوالفقار، بدلیل تاریخی بودن محور سید ذوالفقار در زیر پهنه (S255) طرح تفصیلی، حفظ جداره این دست از محورهای تاریخی و ساختاری منطقه که شاکله اصلی ساختار فضایی کهن بافت را تشکیل می دهند جزء مهم ترین معیارهای تاثیرگذار بر تعیین پهنه بندی ارتفاعی منطقه بوده است.
نقشه شماره ۲_نمایش زیر پهنه ها
بنابراین ضمن مقدم دانستن این نکته که “هرگونه مداخله در زمینه تاریخی در ابتدا به تحلیل و ارزیابی بستر تاریخی خود جهت تشخیص عناصر مهم خصوصیت تاریخی نیازمند است” و همچنین از آنجا که یک ساختار جدید با توجه به موقعیت و طراحی اش، می تواند اثری زیان آور یا سودمندی بر محیط پیرامونی خود یا بنای با ارزشی که در مجاورت آن قرار دارد، داشته باشد؛ هدف از یک طراحی در زمینه تاریخی در درجه نخست باید حفظ کیفیت های خاصی باشد که خصوصیت یک مکان را ایجاد می کنند. در این راستا حفظ ارزش ها، اصالت و یکپارچگی مکان می بایست در اولویت های هر مداخله ی معمارانه ی جدید قرار گیرد.
از این رو نو ساختارها (سنتی، مدرن و پست مدرن) می بایست با خصوصیت منطقه موجود سازگار باشند ضمن آنکه کم ترین آسیب ممکن را به کالبد دیرینه مناطق تاریخی وارد کنند.
این در حالی است که اگر طراحی ساختارهای جدید، منعکس کننده درکی از خصوصیت ویژه منطقه و بناهای آن بوده و با خصوصیت آنها سازگار باشد، می تواند به افزایش خصوصیت مکان کمک کند.
طرح نهایی
در نتیجه با منظور نمودن تمامی دستورالعمل ها، راهنماها، ضوابط و چارچوب های طراحی شهری در طرح های تفصیلی شهرهای تاریخی کشور و حتی منشورهای جهانی ذکر شده در بالا، می توان از منظر هماهنگیِ این سازه با سایر پلاک ها و قطعات مجاور و نیز سیمای بصری بافت که در تطور زمان بطور تکوینی با احترام به سنت ها و حفظ هویت مکان شکل گرفته اند و همینطور با عنایت به شکنندگی و خاص بودن زمینه کالبدی منطقه هشت و تاریخی بودن محور مذکور، می شود توده گذاری مذکور را مقایر و در تقابل (به استثنای ارتفاع مجازش) با تمامی سطور و احکام فوق دانست. این بنای میان افزا همچنین به مثابه یک مهمان ناخوانده، فاقد هرگونه طرح توجیهی، پیوست مطالعاتی، گزارشات میدانی و آنطور که حسین عباسی مهر مدیر پایگاه بافت تاریخی شیراز عنوان کرده، بدون ثبت رسمی و قانونی در تشکیلات اداری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور به کار خود ادامه می دهد.
امروزه بدلیل ورود مدرنیسم در وهله اول به ادبیات و سپس حوزه های معماری و شهرسازی، کنار گرفتن از شیوه های معاصر سازی امری ناصحیح بوده که جملگی دست در عدم تلاش های مکرر ارگان های مسئول در آموزش وتربیت مهارت آموزان، ایجاد یک زبان مشترک برای همه آنها و درک صحیح از پست مدرنیسم و بسط غلط معنای بازآفرینی و نوسازی دارد. معاصرسازی و پست مدرنیسم بجای تقلید صرف از سبک های سنتی و شیفتگی تمام به روش شناختی آنها، توامان التقاطی گری را جزو اصول های بنیادین خود می دانند و با بکارگیری آنها در چالش های کالبدی سعی در مرتفع ساختن نیازهای کنونی انسان قرن ۲۱ دارد.
- نویسنده : مجتبی سلگی
- منبع خبر : پایگاه خبری آرمانشهر خبر