برسی ابعاد مختلف مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان
برسی ابعاد مختلف مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان

مناسب سازی فضاهای شهری یکی از دغدغه های مهم زندگی شهری بشر امروز است که علیرغم اهمیت زیاد ، کمتر به آن پرداخته شده است . ازآنجاکه ذهن انسان مشروط به هنجارهای اجتماعی است، این آموزش‌ها باور و ساختار ذهنی وی را شکل می‌دهند. بی‌توجهی افراد سالم و حس حقارت، بی‌ارزشی و نالایقی معلولان از […]

مناسب سازی فضاهای شهری یکی از دغدغه های مهم زندگی شهری بشر امروز است که علیرغم اهمیت زیاد ، کمتر به آن پرداخته شده است . ازآنجاکه ذهن انسان مشروط به هنجارهای اجتماعی است، این آموزش‌ها باور و ساختار ذهنی وی را شکل می‌دهند. بی‌توجهی افراد سالم و حس حقارت، بی‌ارزشی و نالایقی معلولان از خود در نتیجه‌ی احاطه‌شدن میان افراد قوی، حس حضورنداشتن معلول در جامعه را در آن‌ها تقویت می‌کند(Kohli, 2011). به‌رغم تلاش‌های بی‌شماری که در دهه‌های اخیر برای پیوند افراد با معلولیت و جامعه صورت گرفته است، این قشر نمی‌تواند روابط عادی اجتماعی با دیگران برقرار کند و درنتیجه گوشه‌گیری می‌کند.

امروز نتایج مطالعات درباره‌ی سطوح توانایی معلولان در کنار پذیرفتن این امر که کل جامعه حداقل در دوره‌ای از زندگی خود معلولیت را تجربه خواهد کرد، نگرش به معلولیت را متحول کرده‌است.

تعریف مناسب سازی

در قطعنامه‌ی مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سوم دسامبر ۱۹۸۲، با عنوان «برنامه‌ی اقدام جهانی برای معلولان»، بند ۱۲، چنین آمده‌است: «مناسب‌سازی به فرایندی اطلاق می‌شود که از طریق آن نظام کلی جامعه، نظیر محیط فیزیکی و فرهنگی، مسکن، حمل‌ونقل، خدمات اجتماعی و بهداشتی، فرصت‌های شغلی و آموزشی، زندگی اجتماعی و فرهنگی، از جمله تسهیلات ورزشی و تفریحی در دسترس افراد جامعه خصوصا افراد کم‌توان قرار گیرد» (باور، ۱۳۸۹). در این تعریف، مناسب سازی فضاهای شهری به معنای حذف موانع فیزیکی و دسترس‌پذیرکردن همه‌ی فضاها به‌عنوان ابتدایی‌ترین نیاز معلول و حتی افراد سالم بیان شده‌است؛ به‌طوری که صددرصد فضا در دسترس باشد و محدودیتی مضاف بر معلولیت به معلول و اختلالی در حرکت فرد سالم پدید نیاورد. بنابراین برای حضور معلول در فضای پیاده، مناسب‌سازی فیزیکی یک ضرورت است.

فضای پیاده، محصول نگاه غلط به معلولیت

به‌طور کلی استفاده از فضاهای پیاده اغلب به سه دلیل عمده کمتر در معلولان دیده می‌شود: اول اینکه این فضاها مناسب‌سازی فیزیکی نشده‌اند؛ یعنی خود فضا قابلیت دسترسی فیزیکی را ندارد و دارای موانع حرکتی است. وجود پله، عرض نامناسب، شیب غیراستاندارد، استفاده از مصالح لغزنده، استفاده‌نکردن از نوار، علایم و نشانه‌ها، مبلمان نامناسب و جزئیات اجرایی نامناسب، نمونه‌هایی هستند که فضا را برای معلولان دسترس‌ناپذیر می‌کنند. دوم اینکه با وجود مناسب‌سازی فضای پیاده، این مکان بخشی از فضای شهری است که کلیت آن به لحاظ موانع و دسترسی نامناسب است و درنتیجه برای معلولان غیرکاربردی خواهد بود. هرچند یک پیاده‌راه مناسب‌سازی شده باشد، وقتی از در خانه تا مکان مورد نظر پر از موانع دسترسی باشد، عملا انتظار حضور پررنگ معلولان در پیاده‌راه‌ها بیهوده است.

مناسب سازی ذهنی و اجتماعی

سومین و مهم‌ترین مانع حضور معلول در فضای پیاده‌محور، مناسب‌سازی‌نشدن ذهنی است. تسهیل شرایط ورود به فضا تضمینی برای ماندن و استفاده از فضا نیست. با اجرای قوانین مناسب سازی فضاهای شهری و اقدامات کالبدی، اگرچه معلول به مکان پیاده وارد شده‌است، شاهد رابطه‌ی ضعیف اجتماعی بین او و جامعه هستیم. برخی ایده‌ها مبنی بر تقویت رابطه‌ی اجتماعی معلول با جامعه با تولید فضاهای خاصِ این افراد و بهره‌مندی افراد مشابه از آن، نیز به ضعیف‌تر‌شدن این رابطه دامن زده‌است.

فضاهای ویژه به‌عنوان کالبد باورهای فرهنگی جامعه، خود یکی از شاخص‌ترین نتایج خاص‌پنداریِ معلول محسوب می‌شوند که با تفکیک این گروه از جامعه در فضایی غیرمشترک با دیگر افراد جامعه، پاسخ‌گوی نیاز آن‌ها خواهند بود. این فضاها که ظاهرا برای پاسخ‌گویی به نیاز معلولان ساخته‌شده‌اند، ارتباط آن‌ها را با جامعه قطع می‌کنند. بنابراین نبودِ پذیرش ذهنی در افراد سالم و خاص‌پنداری معلول سبب شده‌است این افراد از جامعه فاصله بگیرند و «حضور اجتماعی» را در جمع‌های با ویژگی‌های مشترک معلولیت و در فضاهای کوچک داخلی تجربه کنند.

معلول در این فضا نه به‌عنوان یک فرد خاصِ ناتوانِ شایسته‌ی ترحم، بلکه به‌مثابه فردی توانا ابراز وجود می‌کند. این در حالی است که کمتر تمایلی از سوی معلولان برای حضور در فضاهای بیرونی که صحنه‌ی بروز مهم‌ترین تعاملات انسانی است، وجود دارد. یعنی در فضاهای با مقیاس کوچک که قابلیت خودنمایی و تسلط بیشتری وجود دارد، معلول حضور پررنگ‌تری نسبت به فضاهای بزرگ مانند فضاهای شهری دارد.

فضاهای پیاده، مکان تولید فضای همگانی

آنچه از تولید فضای پیاده‌ی امروزی انتظار می‌رود این است که همگانی باشد. در تولید فضاهای پیاده‌محور همگانی به علت دستیابی به سطوح بالاتری از خواسته‌ها، پیاده‌راه‌ها و فضاهای تفرجی در اولویت قرار دارند. اما همان‌طور که گفته شد، تفرجگاه‌ها و پیاده‌راه‌های امروز به لحاظ ذهنی و فیزیکی پذیرای حضور معلول نیستند. این فضاها به دلیل اتصال‌نداشتن به درون انسان‌ها فاقد شاخص‌های رشد‌ دهنده هستند. اما این فضاها به اعتبار برخورداری از فاکتورهای مهمی چون فاصله از روزمرگی، دوری از تنش‌های زندگی، مدنیت بیشتر و بالابودن حس تعلق در آن‌ها، قابلیت تبدیل‌شدن به فضاهای همگانی را دارند.

در نگاه متخصصان علوم انسانی، در فرایند تفریح و به‌ویژه بازی در این فضاها، چه برای کودکان و چه بزرگسالان، بروز مهارت‌های اجتماعی، جدیت، اهتمام، تصمیم‌گیری، حل مسائل، همکاری، تخلیه‌ی هیجانی، ایجاد ارتباط با یکدیگر و حل‌وفصل مشکلات مشاهده می‌شود. ازاین‌رو این مکان‌ها با فاصله‌گیری از چارچوب‌های زندگی می‌توانند فرصت‌هایی برای انتقال مفاهیم اجتماعی و اخلاقی باشند (اسپیرن، ۱۳۸۴: ۹۳). همچنین ازآنجاکه دیدن و تعامل در زندگی با سرعت بالا محقق نمی‌شود، تلفیق فضای پیاده و تفرجی و ایجاد شرایط مناسب‌سازی ذهنی در افراد سالم، بهترین گزینه برای تغییر نگاه افراد سالم به معلولیت و ایجاد فضاهای اجتماعی پویا و افزایش تعاملات دو گروه است.

  • نویسنده : آرمانشهر
  • منبع خبر : آرمانشهر