بحران‌های بیولوژیک شهری را چگونه باید کنترل کرد؟
بحران‌های بیولوژیک شهری را چگونه باید کنترل کرد؟
توجه به کاربری‌های حیاتی در هر شهر از موضوعات کلیدی در فرایند مدیریت بحران به‌ویژه بحران‌های بیولوژیک است.

پایگاه خبری آرمانشهر به نقل از ایمنا، شیوع ویروس کرونا طی چند روز اخیر در شهرهای کوچک و بزرگ کشور، موجی از نگرانی را بین شهروندان ایجاد کرده و منجر به خلوت‌تر شدن فضاهای عمومی شهرها شده است.

شیوع ویروس این بیماری از شهر ووهان چین آغاز شد و به دلیل سطح بالای ارتباطات به سایر شهرهای جهان نیز سرایت کرد، مقامات کشور حدوداً یک هفته پیش بود که رسماً ورود ویروس کرونا به کشور را اعلام کرده و اقداماتی را در راستای کنترل این بیماری، به خصوص در شهرهای بزرگ انجام داده‌اند.

تمرکز جمعیت و فعالیت‌های اقتصادی و فرهنگی در شهرها موجب می‌شود تا احتمال انتقال این ویروس از فردی به فرد دیگر افزایش پیدا کند، در این راستا مدیران سازمان‌های مختلف شهری برگزاری برنامه‌های تجمعی را تعطیل یا تعدیل کرده و فضاها و وسایل عمومی شهر را ضدعفونی کرده‌اند، تا احتمال شیوع بیماری کاهش پیدا کند.

مواجه با این بحران، همانند سایر مسائل شهری نیازمند برخوردی هوشمندانه است تا سرعت شیوع ویروس کرونا کاهش یابد و کنترل این بیماری آسان‌تر شود.

برای اطلاع از نحوه شناخت صحیح مدیریت شهری نسبت به کنترل شیوع این بیماری و انجام اقدامات لازم در راستای مدیریت این گونه بحران‌های بیولوژیک ، با هادی پندار، “دکترای طراحی شهری و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران” گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

رابطه نظام‌های مدیریت بحران در شهر با شرایط خاص شیوع ویروس کرونا را چگونه می‌بینید؟

همان‌طور که در گزارش‌های رسمی کشور چین آمده، توانایی انتشار ویروس کرونا در حال افزایش بوده و می‌تواند سیر صعودی داشته باشد. در برخی شهرهای دنیا اسناد رسمی موضوعی مانند راهبردهای مقابله با بیماری‌های همه‌گیر و مانند آن در قالب اسناد رسمی و متناسب با امکانات و زیرساخت‌های آن شهر تهیه و در مواقع بروز بحران و یا قبل از آن به‌صورت پیشگیرانه اجرایی می‌شود. سازمان‌های جهانی نیز در ارتباط با بیماری‌های همه‌گیر دستورالعمل‌هایی دارند که معمولاً مدیریت شهری را در گروه‌های اول مخاطبان خود قرار می‌دهند مانند دستورالعمل مقابله اجتماعی با بیماری آنفولانزای اپیدمیک در سال ۲۰۱۷ میلادی.

کنترل کلان‌شهرها هنگام شیوع بیماری نیاز به برنامه‌ای کلی و روشمند دارد که قابلیت اجرایی در واحدهای کوچک‌تر شهری مانند مناطق، محلات و حتی واحدهای همسایگی را داشته باشند. به‌عبارتی‌دیگر راهبردهای مرتبط با حکمروایی شهر بیمار (Sick City Governance) لازم است به‌صورت سلسله مراتبی از مقیاس‌های کلان و فرا شهری آغاز و تا خردترین واحدهای زیستی مانند واحدهای مسکونی تداوم یابند.

هماهنگ‌سازی اقدامات، همراه با آموزش‌های رسمی و عمومی به‌منظور فعال کردن اجتماعات محلی در قالب راهبرد خودیاری (Self Help) می‌تواند میانبری در راستای مدیریت زمان در چنین مواقعی باشد؛ چرا که فرصت‌های پیشگیرانه‌ی قبل از بروز مخاطره، زمان‌های طلایی (Golden Time) در ابتدای رخداد و نیز در زمان تثبیت محلی انتقال (sustained local transmission) از اهمیت زیادی برخوردار است.

شناخت درست پدیده چه تأثیری در مدیریت اقدامات شهری دارد؟

شناخت درست پدیده و نحوه گسترش آن جهت تعیین طرح هر برنامه عملیاتی ضروری است، البته این به معنای توقف اقداماتِ اولیه، پیش از شناخت جامعِ ابعاد مختلف پدیده کرونا نیست، بلکه لازم است به استناد اقدامات جهانی در این زمینه راهکارهای اضطراری را تعریف و عملیاتی کرد. این موضوع، علیرغم اشتراکات در برخی لایه‌ها مانند مدیریت زیرساخت‌های شهری، بر اساس موضوعات مقیاس، موقعیت جغرافیایی، ویژگی‌های کالبدی، تراکم، فرهنگ سکونت و دیگر لایه‌های زندگی در هر شهر به‌طور خاص قابل‌تعریف است، به‌عنوان مثال رویکرد مدیریت بحران در یک شهر با تراکم بالای انسانی متفاوت از شهرهای متوسط و کوچک بوده و نیازمند تعریف روش و شیوه عمل متناسب با ویژگی‌های مکانیِ خود است. در گزارشی از شبکه خبری‌ای. بی. سی آمده از ۱۳ مبتلای به ویروس کرونا در کشور آمریکا ۱۱ نفر در ارتباط با سفر (traveled related) درگیر شده‌اند (البته این خبر به‌روز نبوده و مقصود تنها بررسی نسبت است) ، بنابراین مدیریت نظام حرکت و دسترسی در هر شهر از اهمیت بالایی برخوردار است. در هنگ‌کنگ مفهوم قفل مجازی (Virtual Locked) برای همه انواع حمل و نقل غیرضروری تعریف و با دستورالعملی سخت‌گیرانه کنترل می‌شوند به‌عبارتی‌دیگر حرکات پیاده و سواره غیرضروری به شدت محدود می‌شوند.

بازخوانی تجارب جهانی (به‌ویژه کشور چین و شهر ووهان) در ارتباط با معیارهای کنترل محیطی و راهبردهای برنامه‌ریزی شهری از اقدامات مفید در این زمینه است. در این بین مدیریت یکپارچه و توجه به مقیاس عمل، عامل مهمی در تعیین راهبردهای مکانی است، به این معنا که نحوه تقسیم کلانشهرها به حوزه‌های امن و قابل‌کنترل از موضوعات کلیدی برنامه‌ریزی مدیریت شهری در این ارتباط خواهد بود.

همچنین در این ارتباط باید گفت، به وجود آمدن مجموعه‌های شهری مانند: قم – قزوین در ایران تأکیدی بر اهمیت برنامه ریزی منطقه‌ای به طور عام و برنامه ریزی ایمنی و سلامت به طور خاص دارد که تا حد زیادی مغفول مانده است. اگر شیوع بیماری در یافت آباد تهران دیده می‌شود، پهنه‌ای که به ویژه به نمایشگاه‌ها و کارگاه‌های مبل تخصیص یافته ارتباط معنا داری با مراکز تولید مبل در محور قم-تهران دارد و به زحمت می‌توان در این کهکشان‌های شهری به روستایی برخورد کرد که اشتغال عمده آن کشاورزی باشد؛ نتیجه آنکه تمام این محور شهری شده و نمی‌توان بحث را صرفاً درون یک شهر محدود کرد و ضروری است در این ارتباط نگاهی منطقه‌ای به موضوع داشته باشیم. نکته دیگر آنکه در ایران از نظام مناسب شبکه خدمات درمانی برخورداریم که از خانه‌های بهداشت روستایی آغاز تا مرکز بهداشت و مدیریت خدمات درمانی ناحیه ادامه می‌یابد. نتایج مثبت آن را در بهبود امید زندگانی و کاهش بعد خانوار مشاهده می‌کنیم، اما این نظام، بخشی است. تجربه یک دهه پیش تقریباً شاهد شکست این نظام بخشی در مکان یابی بیمارستان‌ها و یا کانون‌های محلی مراکز بحران در هنگام وقوع آن حداقل در سطح شهر تهران بوده است.

اتخاذ چه راهبردهایی را از سوی مدیریت شهری سودمنددر کنترل هوشمندانه این شرایط سودمند می‌دانید؟

منابع مرتبط با حاکمیت شهری در زمان بروز بیماری‌های واگیر اشاره به سه موضوع در نحوه مدیریت مکانی، زمانی و فعالیتی دارند؛ نخست مکان یابی و نحوه تجهیز پایگاه‌های درمانی و مراقبی ویژه: آلودگی مراکز درمانی و گسترش آن، اگر جداسازی و لایه‌بندی مکانی، فعالیتی مناسب صورت نگیرد. دوم آلودگی محلات و سوم جابجایی‌ها و چالش‌های جمعیتی، از این‌رو تبیین شاخص‌های مؤثر در تهیه مدل حکمروایی شهری در زمان وقوع بیماری فراگیر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

ایمن‌سازی سفر در حمل‌ونقل عمومی و کاهش آن تا حد امکان نیز ازجمله راهکارهای نیازمند برنامه‌ریزی در هر شهر است از جمله راهبردهای مدیریت حرکت و دسترسی، تهیه نقشه سلامتی (Health Map) در محدوده‌های شهری و مدیریت رفتارهای حرکتی ساکنان (مدیریت فعال و غیرفعال) در قالب مفاهیمی چون مردم سپاری (Crowd Sourcing) است که امکان مشارکت و همیاری مردم را در کنترل هوشمندانه این لایه حیاتی فراهم می‌آورد. باید تأکید کرد که نسخه یک شهر برای شهر دیگر ممکن است قابل‌استفاده نباشد؛ حتی ممکن است در درون یک کلان‌شهر نیز بر اساس ویژگی‌های موفولوژیک و ساختاری مناطق مختلف آن راهکارهای متفاوتی اعمال و اجرا شود.

در نظام کاربری شهری نیز، مکان‌یابی، برنامه‌ریزی و احیاناً ساخت مراکز درمانی در جهت مراقبت‌های ویژه و قرنطینه‌های پیشگیرانه در سطوح مختلف و متناسب با ویژگی‌های این ویروس ازجمله راهکارهایی است که در حال حاضر در شهر ووهان چین و شهرهای ایتالیا در حال بررسی و اقدام است.

به بیان دیگر راهبردهای برنامه‌ریزی شهری جهت ایزولاسیون مناطق شهری و محلات مسکونی نیازمند بررسی علمی‌تر و فارغ از اظهارنظرهای غیر کارشناسی است که برخط (Online) می‌باید بررسی یا بازبینی شود. به این منظور تجهیز سامانه و پایگاه برخط از اطلاعات مکان نگاشت مرتبط با گسترش مکانی ویروس و راهکارهای مقتضی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

توجه به کاربری‌های حیاتی در هر شهر از موضوعات کلیدی در فرایند مدیریت بحران، به‌ویژه بحران‌های بیولوژیک در شهرها است. مدیریت منابع کلیدی، استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی، مدیریت مشارکتی و هسته‌های خودیاری ازجمله لایه‌های تاب‌آوری شهری و محلی است که نیازمند برنامه‌ریزی توسط مدیریت شهری در هماهنگی با سایر ادارات و سازمان‌های متولیِ مدیریت بحران است.

در این میان، آشکارسازی ظرفیت‌های مواجه عمومی با بحران، سازگاری منابع و مهارت‌ها، پذیرش انعطاف‌پذیر تغییرات از سوی مردم نیز نیازمند تبیین سیاست‌های کوتاه‌مدت و اضطراری، میان‌مدت و حتی بلندمدت است.

مدیریت شهری باید چه اقداماتی را در راستای کنترل شیوع این بیماری داشته باشد؟

پس از انجام اقدامات روشمندِ اضطراری، تنظیم برنامه جامع مدیریت بحران در ارتباط با شیوع بیماری کرونا باید بر اساس مکانیسم انتشار آن و با همکاری‌های میان‌رشته‌ای در سطح شهر و حوزه‌های آن صورت گیرد. در چنین طرحی چهار مرحله از اهمیت بالایی برخوردار بوده و فارغ از نوع و مقیاس شهرها نیازمند برنامه‌ریزی است؛

۱. ظرفیت سنجی سیستمی که لازم است با بررسی نیم رخ جوامع محلی در ارتباط با آن مخاطره همراه باشد، شناخت درست از ظرفیت‌های بهداشتی، سکونتی و زیرساختی، نقطه آغاز هرگونه تصمیم سازی از سوی مدیریت شهری خواهد بود.

۲. تحلیل درست از بنیان‌های ساختاریِ پاسخگو در شرایط اضطراری نیازمند توجه در هر یک از فازهای پنج‌گانه سیستم مدیریت اضطراری استاندارد (SEMS) شامل مدیریت، عملیات، برنامه‌ریزی هوشمندانه، پشتیبانی و امکانات مالی و اداری است. هشدارها و آگاهی رسانی‌های عمومی به‌منظور پرهیز از حضور در مناطق بیشتر آلوده و تداوم حکمروایی شهری در آن مناطق نیز از موضوعات بنیادی در این مرحله است.

۳. تدوین و اجرای اصول عملیاتی؛ شامل فراهم کردن معیارهای زندگی ایمنِ شهروندان در کنار حفاظت‌های محیطی، تهیه فهرستی واقعی و نیز آینده‌پژوهانه از خدمات اجتماعی و شغلی تحت تأثیر قرارگرفته به‌منظور تقویت تاب‌آوری اقتصادی و اجتماعی در سطح شهر و هماهنگی منابع و ارتباط متقابل آن‌ها است، اولویت‌سنجی اقدامات از موضوعات نیازمند توجه به‌عنوان ملاک عملِ اقدامات بخشی و هماهنگ در سطوح مختلف شهری است. به‌عنوان‌مثال تثبیت شرایط پس از ایجاد بحران یا اضطرار، حفاظت از دارایی‌های شهر و در رأس آن‌ها جان انسان‌ها، احیای خدمات اساسی، فراهم کردن اطلاعات عمومی و تأمین نیازهای ساکنان از موضوعات واجد اولویت است.

۴. دیگر لایه نیازمند برنامه‌ریزی، برنامه نگهداری و توسعه شهر در شرایط اضطراری و پس از آن است که با اقدامات مرتبط با احیا و توان‌بخشی در دوره‌های زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت قابل‌تعریف است. ارائه تسهیلات به آسیب دیدگان جهت بازگشت به روند عادی زندگی ازجمله این اقدامات است که نیازمند توجه از ابتدای فرایند مدیریت اضطراری است.

علاوه بر لایه‌های عینی و کالبدی در شهر چه موضوعات دیگری نیازمند توجه از سوی مدیریت شهری است؟

مدیریت روانی شهر و ساکنان نیز از موضوعات نیازمند توجه و آموزش در شرایط اضطرار است. آموزش رفتارهای خودکنترلی و همدلانه، البته به دور از ترس‌های غیرضروری مانند شکل‌های احتمالیِ ترس از محیط باز و بیگانه هراسی، ازجمله ضرورت‌های این لایه از زندگی شهری است.

موضوعاتی مانند نحوه مشارکت و همکاری شهروندان با مدیریت شهری در این فرایند و حقوق شهروندان در زمان وقوع بحران نیز نیازمند توجه ویژه و ورود تخصص‌های جامعه‌شناسی شهری و حقوق شهری است که بهتر است در بخش‌های جداگانه‌ای به آنها پرداخته شود.

گفت و گو از بهناز عرب زاده، خبرنگار سرویس کلانشهر خبرگزاری ایمنا